باران اندیشه ها

چترها را ببندیم اینجا همه لذت اش در خیس شدن خلاصه شده است

باران اندیشه ها

چترها را ببندیم اینجا همه لذت اش در خیس شدن خلاصه شده است

تصمیم آقای وزیر: داس، بیل، اینترنت

باران اندیشه ها | چهارشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ | ۱ نظر

رضا پاینده

همه کسانی که به فکر آبادانی و پیشرفت کشور هستند از یک جنس و رشته علمی نیستند. وقتی یک کشاورز برای رشد گیاهانش از آبیاری قطره‌ای استفاده می کند، وقتی یک استاد از جان و دل مایه میگذارد تا ناب ترین و جدیدترین مباحث علمی را به دانشجویانش آموزش دهد، وقتی یک فیلسوف با اندیشیدن و فکر کردنش سعی دارد فکر صحیح را در جامعه تزریق کند، وقتی مسئول یک کارخانه با راه اندازی بخش تحقیق و توسعه به دنبال بهبود کیفیت محصولاتش هست، وقتی یک شهردار با تاسیس و راه اندازی تونل‌های انرژی در شهر به دنبال سامان دادن توزیعات و انشعابات آب و برق و گاز هست، وقتی نماینده مجلس با پرس و جو از وزیر آموزش و پرورش به دنبال بهبود وضع آموزش در کشور است، وقتی یک وزیر با اجرای طرح تحول سلامت به دنبال ارتقای وضعیت سلامت در کشور هست و .... همه این موارد، به نوعی بیانگر و نشانگر دغدغه پیشرفت و تعالی افراد است؛ دغدغه‌ ای که گرچه هم جنس نیست ولی به صورت کلی با بقیه همسوست. البته طبیعتا هر کدام از اینها ممکن است منتقدانی داشته باشند، مثلا شاید کسی آبیاری تحت فشار را توصیه کند، کسی روش و مکتب متفاوتی در تدریس داشته باشد، فیلسوفی مشرب فکری دیگری برگزیند، فرد کارآفرینی امور مربوط به تحقیق و توسعه را صرفا یک کار روبنایی و مُد شده قلمداد کند، صاحب نظری تونل های انرژی را اولویت اول اداره امور شهری نداند، نماینده‌ای نقش وزیر آموزش و پرورش را در اوضاع نابسامانِ آموزشی کشور کم بداند و فردی، جوسازی رسانه ای وزارت بهداشت در موافق نشان دادن مردم و کادر پزشکی کشور را به چالش بکشاند. خوب طبیعتا هر کار این چنینی، نقدها و آشوب هایی را به دنبال خود دارد.

 اما، گاهی اوقات -که البته در این چند سال اخیر تعدادش از گاهی بیشتر شده- صورتبندی مسئله کمی متفاوت میشود. اینطور نیست که همچون همه کارها که موانع و ناقدانی دارند و فرد باز هم به کار خود ادامه میدهد و احتمالا در پایان امر نیز صلاح و مصلحتی حاصل میشود، ادامه کار آن فرد به صلاح جامعه باشد یعنی این کار واقعا مضر است. شاید این مثال کمک کننده باشد: تا الان خیلی پیش آمده که یک فرد، معماری خاص یک ساختمان را نپسندد در عین اینکه شخص دیگری نقشه آن ساختمان را خیلی خوش تراش و ایده آل بداند. خوب طبیعی است، تفاوت نظر وجود دارد. اما گاهی، اساسا نقشه یک ساختمان نقشه نیست. هر آدم اهل فنی هم آن را ببیند می فهمد این نقشه نیست و تبدیل به خانه و ساختمان نمیشود. اگر هم بشود، خانه نمیشود. به یک مثال دیگر توجه کنید. احتمالا، داستان لیست کالاهای مشمول تعرفه ترجیحی با ترکیه (مصوب اول ژانویه 2015) را شنیده اید. این ماجرا آنقدر مفتضح شده بود که آن نویسنده نوشت: آب‌پنیر و آدامس به جای نساجی و موتور صنعتی!

"لیست کالاهای مشمول تعرفه ترجیحی با ترکیه، یادآور قرارداد ترکمنچای است. تعرفه ترجیحی باید محرک چرخ تولید باشد. لیست ترک ها کاملا ملاحظات ریز و درشت صنعتشان را در بر گرفته است، اما لیست کالاهای ما بسیار ضعیف و فاقد کالاهای صنعتی است.بدون شک همه فعالان اقتصادی از عقد قراردادهای تجاری میان کشورمان با سایر کشورهای دیگر و علی الخصوص با کشورهای همسایه استقبال می کنند و آن را نشات گرفته از دیپلماسی قوی اقتصادی دولت می‌دانند. اما موضوع این است که در تعیین لیست کالاهای مشمول قراردادهای دوجانبه باید به گونه ای عمل شود که منافع اقتصادی کشور قربانی تصمیمات غیر اقتصادی نشود.در شرایطی که کشور با بحران بی آبی مواجه است، آیا صلاح است که کالاهای کشاورزی مشمول تعرفه ترجیحی باشد. آن هم در قبال کشوری که وضعیت آب و هوایی آن در برخی زمینه ها بهتر از ماست؟ تعرفه ترجیحی باید با رقابت پذیر کردن بازار، رغبت سرمایه گذاری در بخش تولید را افزایش دهد. اما لیست اعلام شده بیشتر این نگرانی را در ذهن متبادر می کند که ممکن است تولید بیش از گذشته زمین گیر شود. ایران با موافقت طرف ترکی در کاهش ۵۰ تا ۱۰۰ درصد تعرفه های محصولات کشاورزی از جمله انواع گل کلم، خیار، بادمجان و بذر گیاه به همراه محصولاتی دیگری همانند بادبادک ، آدامس، آب پنیر ، انجیر و تخم پرندگان به ترکیه صادر می کند. در حالی که توافق شده ترکیه به ایران کالاهایی از جمله : درب و پنجره، انواع لاستیک، ظروف شیشه‌ای و فلزی، انواع منسوجات نساجی، انواع پیچ ، صفحات آلومینیوم، موتورهای صنعتی ، انواع مبلمان صادر کند."

 

مساله اینجاست که بعضی تصمیمات دولت و مداخلاتی که در سطح کلان صورت میگیرد که البته همه جامعه را متاثر می‌سازد، نقشه تصمیم ندارند. نقشه فکری خاصی از این تصمیمات حمایت نمی کند. به خاطر همین اصلا قابل قضاوت نیستند تا چه رسد به اینکه موافقان و مخالفانی داشته باشند. در واکنش به انتقادات وارد شده از سوی متخصصان، وزارت صنعت معدن و تجارت پاسخ داده: اینگونه نیست که اگر تعرفه‌ها را کاهش دهیم صنعت و تولید دچار مشکل شود. در خیلی از رشته‌ها مانند صنایع غذایی و چرم رقم تعرفه رقابتی است و تولیدکنندگان می ‌توانند با دنیا رقابت کنند. مضاف بر اینکه در کالاهای صنعتی، تعرفه کشور ترکیه 5% است که اصلا نیازی به قید آنها در معاهده نبوده!

 مثال فوق را در نظر داشته باشید، به یک مثال دیگر توجه کنید. در دی ماه سال جاری، وزیر ارتباطات در سفرشان به کرمانشاه نکاتی را بیان کردند:

دولت تدبیر و امید، مناطق محروم، مرزی و روستاها را در اولویت کار خود قرار داده و وزارتخانه ها را نیز مکلف کرده تا هرکدام آن ها با احصاء مشکلات حوزه های خود در حل آن ها کوشا باشند. اگر موفق شدیم تعداد روستاهای متصل به اینترنت را تا پایان سال به 12 هزار برسانیم می توانیم با برنامه ریزی گسترده تر و اختصاص اعتبارات بیشتر زمینه اتصال 30 هزار روستا به اینترنت را فراهم کنیم. امروز لازمه داشتن جامعه توسعه یافته توجه به زیر ساخت هایی از این قبیل است و باید تا می توانیم بخش ' آی. سی. تی' خود را تقویت کنیم. تقویت بخش کشاورزی و صادرات محصولات این بخش به همراه توسعه تجارت خارجی در پرتو دولت الکترونیک محقق خواهد شد که وزارتخانه با تمام توان و در راستای اهداف توسعه ای نظام در این خصوص گام های خوبی را در آینده نزدیک برخواهد داشت. واعظی همچنین با اشاره به راه اندازی نسل جدید تلفن همراه در کشور گفت: این کار ابتدا در مرکز استان ها به انجام خواهد رسید و سپس بتدریج شهرستان ها و شهرهای کشور را نیز در بر خواهد گرفت.

 

در همین رابطه شایسته است دو نکته مرور شود:

  • تولد اینترنت در سال 1968 در وزارت دفاع آمریکا و در بستر جنگ سرد شکل گرفت که چند کامپیوتر نظامی با استانداردهای آن زمان دنیا به ‎هم متصل شود تا در صورت وقوع جنگ اتمی بین آمریکا و شوروی سابق، این کامپیوترها بتوانند کماکان اطلاعات نظامی را به یکدیگر ارسال کنند.
  • در سال 1370 ه.ش، یک ایرانی که کارمند دانشگاه برکلی کالیفرنیا بود اولین کامپیوتر را به نام "تهران" که محتوایش مطالب مربوط به ایران بود به شبکه اینترنت وصل کرد. در سال 1372 اولین وب سایت ایرانی را به عنوان یک پایگاه اطلاعات و منابع ایرانی در وب مستقر می کند که جزء اولین وب سایتها و وب سرورهای خارج از اروپا محسوب می شد. در سال 1371 با تلاش های صورت گرفته از سوی مرکز تحقیقات فیزیک نظری، تعداد کمی از دانشگاههای ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه گیلان به اینترنت وصل شدند تا با دنیای خارج ایمیل رد و بدل کنند. (ایران نخستین کشور خاورمیانه بود که به اینترنت وصل شد).

 

اما چند سوال:

  • توسعه اینترنت بناست دقیقا چه کمکی به جامعه بشریت کند؟ آیا همه مردم به این کمک ها محتاجند؟
  • اینترنت تا به حال چه مضراتی برای جامعه بشری داشته است؟ آیا این مضرات قابل کنترل بوده اند؟
  • آیا لیستی از معایب و مضرات اینترنت فراهم شده و تلاشی در جهت رفع آنها شده است؟ یا اینکه فقط به دنبال گسترش روزافزون آن بوده ایم؟
  • کاربرد اینترنت برای جوامع توسعه یافته و در حال توسعه یکسان است؟ جوامع توسعه یافته در اندیشه چه استفاده های جدیدی از این شبکه جهانی هستند؟ آیا انچه که انها استفاده خواهند کرد، برنامه دولت برای توسعه آینده کشور است؟
  • اینکه مردم یک هویت واقعی (Citizen) و یک هویت مجازی (Netizen) دارند و باید این دو هویت حفظ شود، توجیهی برای گسترش روزافزون شبکه جهانی اینترنت به حساب می آید؟
  • اینترنت چقدر در حل مشکلات جامعه ایرانی و تعالی مردم موثر بوده است؟ وضعیت کدام یک از مسائل ما با اینترنت بهبود یافته است؟
  • آیا اینترنت صرفا یک ابزار مانند سایر ابزارهاست که استفاده از آن در بعضی موارد مفید است و در بعضی موارد مضرّ؟
  • آیا مردم در استفاده از اینترنت راضی اند؟ دغدغه مردم در استفاده از اینترنت چیست؟ پهنای بند؟
  • چقدر دولتمردان از جریان اینترنت مطلع اند؟ چقدر دولتمردان از کاربری اینترنت در ایران راضی اند؟
  • آیا اینترنت واقعا یک زیرساخت اساسی برای رشد و توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی فراهم کرده است؟
  • آیا تاثیر اینترنت برای حکومت ها فقط در قالب دولت الکترونیک ظاهر شده است؟ 

ممکن است پاسخ شما برای بعضی از این سوالات خیلی واضح و روشن باشد و برچسب واپس گرایی و جمود فکری به طرّاح سوالات زده شود. درست است، اگر اینترنت نبود، همین الان مراوده شما با این متن امکانپذیر نبود. بخش اول مستند Virtual Revolution وارد یک روستای کوچک آفریقایی میشود؛ جایی که به تازگی اینترنت در آنجا راه پیدا کرده است. با بعضی از روستائیان که مصاحبه می کند، اذعان دارند اینترنت تغییرات قابل توجهی برایشان ظرف همین دو سه ماه گذشته داشته، اما بعضی اصلا آن را نمی شناسند، بعضی فقط می دانند آمده، بعضی ...

شاید بد نباشد در چنین برهه ای از تجربه سایر کشورها استفاده کنیم. در مقاله ای با عنوان «راهکارهای استفاده از اینترنت در حل مشکلات روستایی دور از مرکز» تجربه چند کشور بررسی شده: هندوستان، کنیا، بنگلادش، جزایر سلیمان، اوگاندا، استرالیا و پاسکتان. پیشنهاد این مقاله راه اندازی مراکز آی تی روستایی است. خدمات اصلی این مراکز در چند مورد خلاصه شده است: آموزش، مشاوره، بازار مجازی، دولت الکترونیک، اطلاع رسانی و خدمات پشتیبانی. مراکزی که مسئول ارتباط اهالی روستا با اینترنت هستند. یعنی تقریبا چیزی شبیه به تلفنخانه های زمان قدیم خودمان!

به عنوان نمونه در کشور جزایـر سـلیمان که از دسـته کـشورهای در حـال توسـعه آسـیای جنـوب شـرقی محسوب میشود، به سبب پراکندگیِ جغرافیایی مناطق روستایی، تأسیس مراکز اینترنتـی روستایی در بین اهداف اولیه دولت قرار گرفته است. خدمات اصلی ارائه شده شامل راه اندازی و سـرویس دهـی یـک وبسایت اطلاعات روستایی است. در این وبسایت، علاوه بر عرضه کلیه اطلاعات مورد نیاز روستاییان مانند اطلاعات کشاورزی، خـدمات اختـصاصی ماننـد پـست الکترونیک و تهیه صفحات وب برای مناطق و اشخاص نیز در نظرگرفته شده است. ایده ای شبیه به ویکی روستا در ایران که البته هنوز خیلی موفق نبوده است.

طبق این ایده، حداقل اطلاعات مورد نیاز برای کشاورزان و روستائیان از آنچه که اطرافشان میگذرد، فراهم میشود. شاید بد نباشد یک بار دیگر مرور کنیم تا ببینیم از اینترنت در یک روستا چه انتظاری داریم و بعد بررسی شود که اینترنت واقعا پاسخگوی آن انتظار هست یا نه؟ پرسش از بهترین سازوکار برای کمک به روستا که در عین حفظ بافت و هویت روستایی اش، کامل تر و بالنده تر میشود، به همان نقشه تصمیم گره خورده است. به اهداف و اغراضی که در پس آن نهفته است.

اینک، شاید بهتر بتوانیم با نقشه ی تصمیم آقای وزیر ارتباطات ارتباط برقرار کنیم: " امروز لازمه داشتن جامعه توسعه یافته توجه به زیر ساخت هایی از این قبیل است و باید تا می توانیم بخش ' آی. سی. تی' خود را تقویت کنیم. تقویت بخش کشاورزی و صادرات محصولات این بخش به همراه توسعه تجارت خارجی در پرتو دولت الکترونیک محقق خواهد شد که وزارتخانه با تمام توان و در راستای اهداف توسعه ای نظام در این خصوص گام های خوبی را در آینده نزدیک برخواهد داشت"

آنچه از این صحبت فهمیده میشود:

  • توسعه به زیرساخت نیاز دارد.
  • اینترنت یک زیرساخت است.
  • کشاورزی سهمی مهم در توسعه دارد، پس به این زیرساخت نیاز دارد.
  • تقویت بخش کشاورزی و صادرات محصولات (توسعه تجارت خارجی) با این زیرساخت (در پرتو دولت الکترونیک) محقق خواهد شد.
  • پس، وزارتخانه با تمام توان، اینترنت را در روستاها خواهد برد!

اینک، باید سوال پرسید آیا تجهیزات مربوط به استفاده از اینترنت در روستاها موجود است؟ اگر نیست احتمالا یک بازار بزرگی برای فروش کالاهای مربوط به آن به وجود خواهد آمد. چیزی نزدیک به بیست و یک میلیون و پانصدهزار نفر؛ معادل جمعیت روستایی ایران در سال 1393. آیا اینترنت به صورت مستقیم به خانوارها وارد خواهد شد یا اینکه مراکز آی تی واسطه این ارتباط خواهند بود؟ آیا برنامه ریزی در خصوص آموزش همگانی برای استفاده از اینترنت روستایی صورت گرفته است؟ آیا محتوا و سامانه هایی برای آموزش روستائیان تدارک دیده شده است؟ آیا سامانه ها و وب سایت هایی برای جامعه بزرگ روستائیان، متناسب با نیازهای آنان طراحی شده تا فعالیتها و کارهای آنان را جهت دهد؟ همانگونه که فرهنگ استفاده از اینترنت در میان شهرنشینان هنوز مطلوب نیست، آیا فرهنگ استفاده از آن در میان روستائیان وجود دارد؟ آیا زیرساخت های دولت الکترونیک در شهرها محقق شده که ما نگران ایجاد آن در روستاها هستیم؟ آیا عدم توجه دولت به اینترنت روستایی به منزله بی عدالتی دولت، ادراک خواهد شد؟ آیا واقعا عدالت حکم به وجود اینترنت در همه مناطق کشور دارد؟ آیا حضور اینترنت در روستاها، بخش کشاورزی و تولیدات محلی و روستایی را بهبود می‌ دهد؟ آیا استفاده از اینترنت، زمینه حضور مجازی و ارتباط غیرمستقیم خبرگان و کارشناسان را در روستاها فراهم خواهد کرد؟ آیا اینترنت بافت روستاها را دچار چالش نمی کند؟

 

پاسخ به این سوالات دشوار است، به ساعتها کار پژوهشی نیاز دارد. محتاج مشورت است تا نقشه تصمیم را منقح سازد.

امام (ره) فرمودند: " شاید سابق همچو چیزی نبود که دکترها و تحصیل کرده ها و عرض بکنم که اشخاص نازک نارنجی به اصطلاح ما و این ها یک وقتی فکر این بیفتند که بروند گندم درو کنند! خانم ها به فکر این اصلش نمی افتادند که یک وقت بروند توی صحرا و کمک کنند به این کشاورزها و زحمت بکشند و عرق بریزند و عشق بازی کنند با گندم و جو و زمین. این یک تحول لطیفی بود که در ایران پیدا شد که حتی ایرانی های اروپا هم یک دسته آمدند اینجا، از اروپا هم یک دسته آمدند پیش من، گفتند ما آمدیم برای همین سازندگی. من به آن ها گفتم که شما البته نمی توانید مثل کشاورزها بروید به آن طور فعالیت کنید؛ لکن این را بدانید که رفتن شما، از اروپا آمدن و رفتن شما به جامعه کشاورزی، قدرت کشاورز را چند برابر می کند و حالا به شما دارم عرض می کنم که البته آنها  کاردیده و کارورزیده هستند و شما ها قدرت اینکه مثلاً آن قدری که آن ها می توانند عمل بکنند ندارید؛ اما این معنا هست که وقتی کشاورز دید که دکتر و تحصیل کرده و مهندس و عرض بکنم این ها آمدند، زن های محترم، مردهای محترم، آمدند در آنجا به ایشان کمک می کنند، قدرت آن ها چند برابر می شود... (قم: 13/6/1358)"

 

  • باران اندیشه ها

نظرات  (۱)

می دانی آقا رضا...مشکل زمانی بد تر است که یک سیاست گذاری واحد وجود ندارد؛ اقتصاد مقاومتی مطرح می شود؛ آنگاه رسانه ما می خواهد ماکارونی! تبلیغ کند خانه سوبلکس نشان میدهد، تازه می خواهند وام هم بگیرند!!! یا سیاست سلامت داریم اما تلویزیون و مغازه ها را کرانچی و چیپس پر کرده است. مشکل در عدم وجود یا همخوانی بسته ی سیاستی است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی