دلالتهای سازمانی جامعه شناسی متعالیه(3)
ابراهیم خانی
بسم الله الرحمن الرحیم
در دو شماره قبلی اجمالا از نحوه کاربرد مبنای فلسفی کلیت سعی در اثبات و فهم باطن تجمعات انسانی از جمله سازمان و یا نهاد سخن گفته شد. اما پیش از آنکه به ثمرات متعدد این مبنا در تحلیل کیفیت رفتارهای سازمانی بپردازیم لازم است تا اجمالا به نحوه دستیابی به این کلیت سعی نیز اشاره شود و برای روشن شدن این مطلب نیز باید با کارکرد اعتبارات آشنا شویم.
انسانها پیش از رسیدن به غایات فردی و یا اجتماعی خویش طبعا وضعیت و تعینی خاص دارند که با وضعیت و تعین آن غایت فاصله دارد و باید به گونه ای برنامه ریزی نمایند که از تعین فعلی خارج و به تعین مطلوب غایت دست یابند. اما از آنجا که انسانها معمولا به تعین وضعیت فعلی خویش تعلقات مختلف و بعضا شدیدی دارند به یکباره نمی توانند از تعین فعلی به تعین مطلوب منتقل شوند. به طور مثال کسی که صبور نیست و میخواهد صبور شود این تحول دفعتا امکان پذیر نیست. در چنین حالتی انسانها باید به نحو مجازی و تصنعی رفتار هایی داشته باشند که مناسب تعین غایت مطلوب است و از این طریق به مرور از تعین فعلی خویش فاصله گیرند و به تعین غایت مطلوب نزدیکتر شوند. مثلا فرد غیر صبور به نحو اعتباری، مجازی و تصنعی رفتار انسانهای صبور را در موقعیتهای دشوار از خود بروز میدهد و به مرور همین رفتارها سبب رسوخ و طلوع ملکه صبر در جان او میگردد به گونه ای که در نهایت دیگر به نحو حقیقی و غیر تصنعی رفتارهای صبورانه از او صادر میشود.
حال پس از آنکه به طور اجمالی با کارکرد اعتبارات در دستیابی به تعین غایت مطلوب آشنا شدیم از آنجا که طبق مباحث قبلی حیاتهای اجتماعی و از جمله سازمان نیز میتواند با حاکم بودن یک کلیت سعی خاص بر آن از تعینی حقیقی و فرا اعتباری برخوردار باشد؛ کارکرد اعتبارات اجتماعی نیز دستیابی به آن غایت و کلیت سعی مطلوب به نحو فرا اعتباری است. به عنوان مثال در صورت تبعیت از مجموعه اعتبارات شرعی در حیطه مسائل اجتماعی افراد اجتماع در کلیتی سعی به اتحادی وجودی دست مییابند که توحیدی و ایمانی خواهد بود و این اتحاد باطنی سبب بروز آثار فرا اعتباری فراوانی در ظاهر حیات اجتماعی آنان میگردد.
حال بر این مبنا در حیطه مباحث سازمانی کیفیت اعتباراتی که در هر سازمان تنظیم و مصوب میگردد در دستیابی آن سازمان به کلیت سعی خاص و در نتیجه نحوه اتحاد وجودی افراد آن سازمان کاملا موثر است و به طبع، این کلیت سعی که ملاک انس و اتحاد وجودی افراد آن سازمان است در کیفیت آثار آن سازمان کاملا موثر است. به عنوان مثال اگر اعتباراتی که در یک سازمان طبق آن، ارزیابی اعضا صورت میگیرد تنها بر اساس ملاکهای دنیا محورانه باشد این اعتبارات به مرور کارمندان آن سازمان را به سوی غایت حیات دنیوی سوق میدهد و افراد آن سازمان در نهایت در کلیت سعی حیات شیطانی که ملازم حیات دنیوی است با یکدیگر به اتحادی وجودی میرساند. در چنین وضعیتی اعضای سازمان به حسب اتحاد وجودی در کلیت سعی حیات شیطانی به نحوی فرا اعتباری و غیر تصنعی رفتارهای هماهنگ در جهت اهداف حیات شیطانی در آن سازمان از خود بروز میدهند. بعدها اگر فرصت شود تا از ذاتیات و لوازم ذات حیات شیطانی سخن گفته شود با وضوح بیشتری مشخص خواهد شد که حاکم شدن روح سعی حیات شیطانی در یک سازمان چه تاثیرات وسیعی در کیفیت آثار آن سازمان به نحو فرا اعتباری خواهد داشت.
همچنین اگر اعتبارات سازمانی و از جمله اعتبارات مربوط به ارزیابی کارمندان بر اساس ارزشهای الهی تنظیم گردد اجرای مستمر این اعتبارات به صورت صحیح، کارمندان آن سازمان را به سوی تعینی سِعی سوق میدهد که آن حقیت سعی با دارا بودن خصوصیات الهی به عنوان مدار اتحاد و انس آن اعضا موجب میشود تا آنها به نحوی فرا اعتباری در هماهنگی کامل در صدور رفتارهای الهی در حیطه سازمان خویش عمل نمایند.
به عنوان مثال در مرکز که یکی از ملاکهای اصلی در انتخاب و ارزیابی اعضا، تلاش جمعی آنان جهت تولید علومی است که در تحقق اهداف انقلاب اسلامی کارساز و مفید باشد؛ عمل طبق این ملاک گرچه ابتدائا به عنوان یک اعتبار ممکن است بعضا به صورت تصنعی در برخی از فعالیتهای آنان بروز داشته باشد اما استمرار بر آن میتواند به مرور «روح جمعی ملازم خودباروری جهت تولید علوم اسلامی و با انگیزه خدمت به اهداف انقلاب» را به عنوان یک حقیقت سعی در میان اعضا محقق تر نماید و تحقق این امر منجر به انس بیشتر و هماهنگیهای فرا اعتباری میان اعضا برای تحقق بهتر این اهداف میگردد. در این رابطه شاید مثالهای دقیق تری نیز بتوان ارائه نمود که دوستان بزرگوار را به تامل برای یافتن آنها دعوت مینمایم.
البته اینکه گفته شد انجام اعتبارات به صورت صحیح میتواند منجر به دستیابی به غایات مدنظر باشد علاوه بر آنکه ناظر به کمیت و خصوصیات ظاهری آن اعتبارات است ناظر به سمت و سو و نیت مستتر در آن نیز هست. مثلا هرچند اعتبارات شرعی نماز برای دستیابی تدریجی به باطن نماز است اما این دستیابی تدریجی تنها برای کسی میسور است که در حین انجام این اعتبارات توجه و حضوری قلب در قبال آن غایت الهی داشته باشد. بر این اساس حتی اگر اعتبارات یک سازمان بر اساس غایاتی الهی سامان یافته باشد اما توجه قلبی اعضا به سمت اهداف دنیوی باشد انجام این اعتبارات منجر به دستیابی به آن کلیت سعی مد نظر که مدار اتحاد و انس وجودی اعضا میگردد نخواهد شد. نکته اخیر نکته بسیار مهمی است که ان شاء الله لوازم آن بعدا مفصلا مورد بررسی قرار می گیرد.
با تشکر
یا علی
- ۹۴/۰۴/۳۱
امید است در سلسله مباحث تان، افزون بر کارکرد اعتباریات در سازمان به مکانسیم های اجرا و عمل اعتباریات در سازمان نیز ورود داشته باشید
و البته همراهی دیگر اساتید و دوستان خصوصاً در رشته مدیریت نیز ارزنده و یاری دهنده خواهد بود