باران اندیشه ها

چترها را ببندیم اینجا همه لذت اش در خیس شدن خلاصه شده است

باران اندیشه ها

چترها را ببندیم اینجا همه لذت اش در خیس شدن خلاصه شده است

نقطه (ها)‌ی آغاز در فرآیند تغییر*

باران اندیشه ها | چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۱۸ ق.ظ | ۵ نظر

مصباح الهدی باقری

تغییر در سازمان، یک پروسه است و نتیجه‌ی آن بهبود فرآیندهای کاری. حاصل این بهبود، اثر بخشی سازمانی بیشتر است که نمود و اثر آن در متغیر رضایت سازمانی (درونی: مشتمل بر مدیریت، کارکنان و سایر ذینفعان و بیرونی، شامل مشتریان و مخاطبان) قابل رؤیت است. از آنجا که رضایت حد لایقفی ندارد و توقف در حدی از آن، به بی‌تفاوتی و بعد از آن به نارضایتی منتهی می‌شود، لذا فرآیند تغییر را بایستی به عنوان فرآیندی دائمی و جریانی مستمر، طراحی و عملیاتی نمود. حال سؤال اینجاست: تغییر از کجا شروع می‌شود؟ نقطه‌(ها)ی آغاز تغییر کجاست؟

مسلماً اسناد بالادستی برنامه‌ای یکی از لوازم و ارکان اساسی جریان تغییر در سازمان است. وجود بیانیه مأموریت و چشم‌انداز، تغییر را معنا می‌بخشد و جهت می‌دهد، اما تضمین کننده عملیاتی شدن تغییر نمی‌با‌شد. اگر این اسناد مادر، در قالب سایر اسناد برنامه‌ای کلان (=سیاست‌های کلی)، میانی وعملیاتی هم درآید، بازهم تضمینی برای جریان تغییر نیست.

سازماندهی مناسب، به تغییر "راه" می‌دهد. رسمیت به اندازه، تمرکز درست تعریف شده، پیچیدگی رشدآفرین و همه این‌ها در قالب ساختار سازمانی که در آن صف و ستاد درست جایگاه‌یابی شده‌اند ، لازمه تغییر است و نه الزاماً تغییر آفرین.

دارا بودن منابع مناسب از حیث زمین و زمان و مال و منال، بازهم لوازم و التزامات خوبی است که تغییر را ممکن می‌کند ولی داشتن همه اینها با هم نیز، اتفاقی را رقم نمی‌زند.

مدیران تحول‌خواه و آرمانگرا، پیش نیازی تغییر هستند، اما به تنهایی تغییر آفرین نیستند.

بخش‌های برنامه‌ای (طرح و برنامه) به صورت متمرکز و نیمه متمرکز، درون ستاد و صف، طراح تغییر هستند ولی عامل  تغییر می‌توانند نباشند.

طراحی و تأسیس نهاد‌های گلخانه‌ای و تربیت آن‌ها و نهایتاً جاسازی و جاگذاری آن‌ها در سازمان اصلی، زمینه‌ساز  تغییر است اما با آن‌ها هم تغییر قطعی نیست.

تغییر به همه اینها نیاز دارد، اما همه اینها با هم نیز می‌توانند رعد و برق، بدون باران باشند. تغییر از نطفه ذهنیت تغییر و تغییر ذهنیت ‌زاده می‌شود. اگر ذهن‌ها نخواهد تغییر کند، هیج تغییر نشاید، و اگر هم، نپاید. از ولاسکو پرسیدند: با تیم والیبال چه کردی که اینگونه دگرگون شد؟ گفت: هیچ چیزی را تغییر ندادم، فقط ذهنیت بازیکنان را.....

 

 --------------------

  *تلاشم این است که تجربه‌ام را منتقل کنم، اما در هر بخش  نیاز به محاجه و اقامه دلیل و بحث است که مقال و مجال خودش را می‌طلبد.

  • باران اندیشه ها

نظرات  (۵)

  • محمد صادق تراب زاده جهرمی
  • سلام علیکم
    بهره مند شدیم. موافقم.
    تا زمانی که ایده تغییر در ذهن مدیران سازمان و اسناد بالادستی است هرگز تغییری رخ نمی دهد. بلکه باور به لزوم و نحوه تغییر در کل بدنه است که تغییر را شکل می دهد. آنگاه مدیران صرفا موج سوارند.
  • حسن وکیل زاده
  • سلام علیکم
    یاد این جمله جوزف نای افتادم که گفت: امروز پیروز جنگ کسی است که جنگ را روایت می کند و جنگ نرم جنگ غلبه بر اذهان و قلب هاست.
  • محمد مهدی
  • چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

    واژه ها را باید شست

    واژه باید خود باد ‚ واژه باید خود باران باشد

    چترها را باید بست 

     زیر باران باید رفت

    فکر را خاطره را زیر باران باید برد

    با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

    دوست را زیر باران باید برد

    ... تا آنجا که می گوید...

     زندگی تر شدن پی در پی

    سلام
    اگه می شه نوشتتون رو بسط بدید
  • مجتبی عزیززاده
  • ضمن تشکر و سپاس از مطلب ارزشمندتان
    تغییر به ما هو تغییر اصالت ندارد بلکه یا برای بهبود است یا اصلاح  یا تلاش جهت ارتقاء. اما تغییر برای برخی برای تغییر است. تغییر صرفا برای تغییر.این مسموم است و اتلاف عمر.در کشور ما به جهت وجود بودجه نفتی که زحمتی برای دستیابی اش نمی کشیم تغییر برای تغییر است.وزارت خانه ها را ادغام میکنیم و بعد تکثیر میکنیم.شعار میدهیم و عمل نمیکنیم.قلم ها می زنیم و تغییری نمی دهیم.اگر ذهنیت تغییر و تغییر ذهنیت زاده شود اما بهبود یا اصلاح یا ارتقایی نباشد و صرفا تغییر صورت گیرد هنری نکرده ایم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی