جهرم، دارالمومنین
سید ابوالحسن حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أنّ الارض یرثها عبادی الصالحون»
اسفند 93 برایم اسفندی ماندگار شد با سفری سه روزه به جهرم، شهری که به فرموده حضرت آقا دارالمومنین است.
چند سالی بود که بچههای فعال و حزب اللهی جهرم، در ایام نزدیک فاطمیه با محبت و تواضع، آنچه در شهرشان در حال وقوع بود را برایم توصیف میکردند و کمک میخواستند. هر سال دعوت میکردند تا به جهرم بروم و از نزدیک شاهد برنامههایشان باشم. علی رغم اینکه تمایل به این سفر و مشاهده شنیدههایم، در من فراوان بود، هیچ سالی این توفیق حاصل نمیشد. و البته قدری هم از آن پرهیز داشتم، چون بنظرم حرف خاصی برایشان نداشتم و کمکی از دستم بر نمیآمد. تا اینکه امسال گفتند برایت بلیط گرفتیم! تلاشهای من برای آنکه متقاعد شوند خودم در یک فرصت ممکن خواهم آمد، بی فایده بود و بالاجبار در ساعت 6 صبح چهارشنبه 20 اسفند همراه با دکتر سنگری در پروازی 75 دقیقهای عازم شیراز شدیم.
شیراز تا جهرم را دو ساعته و همراه با بزرگواری که توصیفش یادداشتی مجزا میطلبد، طی کردیم. مسیری که با همراهی او بسیار کوتاه گذشت. از دلاوران دوران جنگ و بازنشسته سپاه بود و افتخار میکرد مهمانان یادمان را از شیراز به جهرم میبرد. البته او یکی از چندین خادم افتخاری یادمان بود که این زحمت بر دوشش بود. تنها طی سه روزی که بنده آنجا بودم، دست اندرکاران یادمان پذیرای بیش از صد مهمان از استانهای مختلف کشور بودند. مهمانانی که غالبشان را به هتل یا مهمانخانه نمیبردند و خانههای خود را در اختیار مهمانان قرار میدادند و به گرمی از آنان پذیرایی میکردند. این امر هم به جهت مهمان نوازی گرم آنان بود و هم برای صرفه جویی در هزینههای یادمان. تقریبا تمامی مهمانان این چند روز جهرم مربوط به شب شعر فاطمی جهرم بود که امسال یازدهمین سال برگزاری آن بود.
برنامه دکتر سنگری و بنده که افتخار همراهی ایشان را داشتم، کمی متفاوت و متنوع تر بود و از همان صبح چهارشنبه شروع شد. حقیقتا همراهی با استاد سنگری در این سفر کوتاه برایم بسیار آموزنده و فرصت مغتنمی بود.
در ادامه آنچه را که در این سفر دیدم به طور خلاصه مرور خواهم کرد. خلاصه به آن جهت که همه اش قابل بیان نمیباشد و آنچه هم که قابل بیان است، قلمی توانا و متنی بلند میطلبد، نه قلمی قاصر و در یادداشتی کوتاه.
1. مجموعه قرآنی حضرت علی ابن ابی طالب علیهالسلام
مجموعهای که به همت و تلاش مجاهدانه فردی به نام حاج احمد ربیعی شکل گرفته بود. فردی که غالب فعالیتهای فرهنگی این مجموعه را رهبری میکرد و محبوبیتی جدی داشت. و البته بازنشسته سپاه و با همان روحیات دوران دفاع مقدس و البته امروز در عرصه جهاد فرهنگی و جنگ نرم.
حتی برای من که اهل قم بودم و مجموعههای قرآنی متعددی را دیده بودم، این مجموعه بسیار دیدنی بود. مجموعهای در مساحت حدود 5 هکتار که با دغدغههای بسیار بالا برای تربیت قرآنی کودکان جهرم شکل گرفته بود. در این مجموعه که از مهد کودک آغاز میشد و تا پیش دبستانی و دبستان و ... ادامه داشت، مفاهیم قرآنی را همراه با دروس مصوب آموزش و پرورش به کودکان تعلیم میدادند.
مجموعهای خیریه و بدون بودجه دولتی، که شهریه ناچیز 650 هزار تومان را از والدین میگرفتند و البته کسانی که از عهده همین اندک هم بر نمیآمدند، ولی دغدغه تربیت قرآنی کودکانشان را داشتند، از پرداخت شهریه معاف میشدند. حقیقتا مشاهده کارها و تلاش های مجاهدانه شان در شهری کوچک و دور از هیاهوی پایتخت، و بدون بودجههای هنگفت، انسان را در احساس حقارت و کوچکی فرو می برد.
2. شب شعر فاطمی جهرم
یازده سال است که به همت آقای ایوب پرند آور، از شاعران خوب و فعال جهرم و با حمایت و همکاری و همراهی مجموعه قرآنی علی ابن ابی طالب علیهالسلام، شب شعری با حضور شاعران برجسته کشور در جهرم برگزار میشود.
یکی از نکات دکتر سنگری در صحبتهایی که در شب اول این کنگره شعر فاطمی بیان کردند، این بود که متأسفانه در سابقه شعری کهن ما، اشعار در رثای حضرت زهرا علیهاسلام بسیار نادر و کم بوده است و طی یکی دو دهه اخیر، شعر فاطمی بسیار رایج گردیده است. و البته شب شعر فاطمی جهرم نیز در این عرصه نقش آفرین بوده است.
3. یادمان یاس کبود
شاید مهمترین اتفاق جهرم در ایام فاطمیه، یادمان یاس کبود باشد. یادمانی که باز به همت بچههای مجموعه قرآنی و شب شعر فاطمی برپا شده بود.
در این یادمان که آغاز آن با کوچه بنیهاشم بود، تدریجا به منزل حضرت زهرا سلاماللهعلیها و مسجد النبی صلیاللهعلیهوآله و ... میرسید و به صورتی بسیار زیبا، قبرستان بقیع، بیت الاحزان حضرت زهرا علیهاسلام و کوچههای بنیهاشم را با جزئیات طراحی و ساخته بودند. البته ساخت این مجموعه شاید در بسیاری دیگر از نقاط کشور نیز رخ داده باشد و مثلا در قم که حداقل دو مورد هر ساله به طراحی و ساخت کوچههای بنیهاشم در ایام فاطمیه اقدام میکنند. اما آنچه یادمان یاس کبود جهرم را از نمونههای مشابه خود متمایز میکرد، ادامه این یادمان بود که از کوچههای بنیهاشم به انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی میرسید و یک یادمان بسیار زیبا و مفصل نیز از دوران دفاع مقدس، طراحی و ساخته شده بود. طراحی و ساخت سرداب غیبت از دیگر جلوههای این یادمان بود که دوران غیبت و عصر ظهور را به دیگر بخشهای یادمان متصل مینمود.
در میانههای یادمان بخشی را با عنوان یادمان علما طراحی کرده بودند و همچنین بخش دیگری با عنوان «غرفه حجاب» طراحی شده بود که به موضوعات عفاف و حجاب، شبکههای اجتماعی، ماهواره و اینترنت میپرداخت. مجموعه این بخشهای یادمان در کنار یکدیگر، این یادمان را در تمام کشور منحصر به فرد میکرد.
4. جشنواره فضل بن آفتاب
سرآمد امامزادگان جهرم، حضرت فضل بن موسی بن جعفر علیهمالسلام میباشد که فرزند بلافاصل حضرت کاظم علیهالسلام میباشند، و شخصیت علمی و معنوی بسیار والایی داشتهاند ولی متأسفانه نه تنها در کشور که حتی در خود استان فارس و حتی در میان مردم جهرم نیز ناشناخته است.
بچههای یادمان و مجموعه قرآنی در راستای معرفی و شناسایی این امامزاده بزرگوار هر ساله در دهه کرامت (میلاد حضرت معصومه علیهاسلام تا میلاد امام رضا علیهالسلام) جشنواره فضل بن آفتاب را برگزار میکنند. هرچند که تا کنون موفق به دیدار این برنامه نشدهام اما گزارشات مفصل و مصور و همراه با توضیحات دست اندر کاران آن، مرا از این همه تلاش و مجاهدت حیرت زده کرد.
تلاش شان بر این بوده که فرمایش حضرت آقا مبنی بر اینکه امام زادگان و بقاع متبرکه به قطب فرهنگی تبدیل شوند را محقق کنند. جشنواره فضل بن آفتاب با محوریت امامزاده فضل بن موسی علیهالسلام، به معرفی امامزادگان جهرم میپردازد.
5. قبور علمای جهرم
بازدید از مقبره آیت الله سید عبدالحسین نجفی لاری، موجب شد تا شناخت بهتر و دقیقتری از این مرجع شیعه به دست آورم. مرجع تقلید شیعه در عصر قاجار که در جنوب ایران حکومت اسلامی تشکیل داد و چاپ تمبر و ضرب سکه نمود. جملات و فتاوی ایشان در ضرورت حکومت اسلامی و مبارزه با استعمار، حیرت آور است، آن هم در عصر قاجار. فکر میکنم ایده حکومت ولایت فقیه حضرت امام، متأثر از اندیشههای این عالم برجسته بوده باشد.
ایشان در خصوص ضرورت حکومت اسلامی میفرمایند: «واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به دولت حقه اسلامیه» و در ضرورت مبارزه با استعمار میفرمایند: «اتحاد دولتهای مسلمان و تشکیل جبهه متحد در برابر دشمنان واجب شرعی است.»
در هنگامی که حکومت مرکزی کشور در ضعف و انحطاط شدیدی به سر میبرد و دشمنان استعمارگر از مرزهای گوناگون، استقلال کشور را تهدید میکردند، و انگلیسیها در منطقهی جنوب، دستاندازی میکردند، این عالم بزرگ به پا خواست و مردم را دعوت به جهاد کرد. آنها را مسلح کرد، با انگلیسیها جنگید، و دشمنان را مرعوب خود کرد.
البته ایشان اهل دزفول بوده، و سالها در نجف تحصیل کرده و شاگردِ میرزای شیرازی، صاحب قضیه تنباکو، است. ماجرای هجرتش به جهرم نیز از این قرار بوده که عدهای از مردم فارس به نجف میروند تا عالمی را برای این منطقه بیاورند. در آنجا، ایشان را که عالمی مجتهد، فاضل و شجاع بوده به آنها معرفی میکنند. از میرزای شیرازی خواهش و اصرار میکنند، تا بپذیرد شاگرد برجسته خود، سید عبدالحسین نجفی را به منطقه فارس بفرستد.
او که سالها در نجف تحصیل کرده و مجتهد شده و اگر در نجف میماند، یکی از مراجع بزرگ جهان اسلام میشد، برای خدا و تبلیغ دین، از نجف هجرت میکند و بساط تعلیم و هدایت و ارشاد و تدریس را در مناطق جنوبی فارس و منطقهی لارستان میگستراند. تا آنکه با تجاوز سیاسی، نظامی، استعماریِ دولت انگلیس مواجه میشود. احساس تکلیف میکند مردم را به دفاع وادار میکند، سالهای متمادی با انگلیسها مبارزه و جنگ مسلحانه میکند، مدتی از عمرش را در جهرم میگذراند. قضایای مشروطیت پیش میآید و این عالم بزرگ، پرچمدار مشروطیت میشود. نه فقط در این منطقه، بلکه نظرات او طی تلگرافها و نامههایی به تهران منعکس میشود و سردمداران مشروطیت، در همان دوران اوائل مشروطیت، اسم این مرد را به عنوان یک چهرهی بزرگ، از لحاظ سیاسی معرفی میکنند. مبارزات دوران مشروطیت او هم ادامه پیدا میکند و بعد از حدود بیست سال مبارزه، در شهر جهرم به رحمت ایزدی میپیوندد.
سلسلهی کارهای آن مرد بزرگ و مرجع مجاهد و مبارز، به وسیلهی پسر او که او هم یک مجتهد شجاع و عالم بزرگ و مجاهد بود، یعنی مرحوم آیت الله سیدعبدالمحمد آیت اللهی، دنبال میشود و یک خاندان پربرکت در جهرم شکل گرفته و تداوم مییابد.
حضرت آقا در مورد ایشان میفرمایند: «آیتاللهالعظمی سید عبدالحسین لاری یکی از فقهای بزرگ و کمنظیری است که به طور یکسان، عرصه علم و دین و صحنه جهاد و سیاست را با مشعل فروزان وجود خویش روشن ساخته است. او از مفاخر حوزههای علمیه و از شخصیتهای برجسته تاریخ ایران است. سزاست که درباره ابعاد علمی و اخلاقی و جهادی و سیاسی این شخصیت بزرگ، تحقیق و تفحصی شایسته، صورت گیرد و اندکی از حق عظیم او و خاندان با فضیلتش ادا شود.» همچنین می فرمایند: «ای کاش یک جو غیرت این مرد بزرگ در میان برخی سران کشورهای اسلامی بود تا اینگونه تن به ذلت ندهند ... فتوای آن مرحوم درباره اجناس خارجی با اینکه دهها سال پیش صادر شده اما هنوز زنده است و برای امروز ما راهگشا است و باید فراروی استقلال اقتصادی ما قرار گیرد.»
6. حواشی سفر به جهرم
الف) ملاقات با استاد جهان مهین: اندیشمندی بزرگوار و اهل نفس که از بزرگان ناشناخته جهرم میباشد. حتی مردم جهرم نیز شناخت درستی از ایشان ندارند. به برکت دکتر سنگری که پیش از انقلاب شاگرد ایشان بودهاند، توفیق آشنایی و ملاقات ایشان برایمان حاصل شد. پس از هماهنگی با فرزند ایشان، به همراه دکتر سنگری به منزل ساده و روحانی ایشان رفتیم و خاطرات شنیدنی ایشان از وقایع قبل از انقلاب و در جریان مبارزات و خاطراتی که از امام داشتند را شنیدیم و بهره بردیم. ایشان از شاگردان علامه طباطبایی بودهاند و در تفسیر قرآن و فلسفه، بهره فراوانی از علامه برده بودند.
در راه بازگشت از منزل ایشان، دکتر سنگری در بیان فضائل این مرد خدایی بسیار برایمان گفت. البته ایشان مریض احوال بودند و ظاهرا چندی پیش عمل قلب داشتند و برخی مراجع همچون آیت الله مکارم شخصا با ایشان تماس گرفته بودند و جویای سلامتی ایشان شده بودند.
ب) آثار باستانی و گردشگری تاریخی: روز پایانی و چند ساعتی تا حرکت به سمت شیراز فرصت بود که به پیشنهاد دوستان جهرمی از غار سنگ تراشان دیدن کردیم. بزرگترین غار دست ساز جهان که حقیقتا زیبا و خیره کننده بود و به دلیل کوتاهی مسئولین و سازمان گردشگری، این غار پر جاذبه، رها و متروکه شده بود. همچنین ارتفاعات غار وراء که هشت مکان دیدنی داشت: زندان وراء، هفت اودون، خوگونیش، اوقاضی، خرزهره، گلوناربشکار، اوگلکو، تخته بشکار. البته به دلیل زمان بر بودن و کوتاهی فرصت به بالای کوه نرفتیم و از دور صرفا توصیف آن را شنیدیم.
ج) کشاورزی جهرم: سر سبزی شهر جهرم خصوصا وقتی از ارتفاعات اطراف، به شهر مینگری، خیره کننده است. مناظر زیبایی که حاصل نخلهای متراکم و باغات مرکبات میباشد. متأسفانه از اتفاقات رایج در جهرم سوزاندن باغات نخل و تبدیل آن به باغ مرکبات میباشد. و البته جای تعجب دارد که در استان فارس و جهرم که با بحران آب کشاورزی مواجه است، و چاههای 500 متری برای رسیدن به منابع آب زیرزمینی حفر میشود، لیمو شیرین را جایگزین خرما کنند، در حالی که نیاز آن به آب هفت برابر میباشد!
وقتی از اهالی شهر جهرم، یکی از بزرگترین مراکز تولید خرمای ایران، علت را جویا میشدم، پاسخ شان این بود که خرما منفعت اقتصادی ندارد. دلیلی که هم درست است و هم بسیار نادرست. درست است از آن جهت که وقتی خرمای تولیدی در بسته بندی سنتی و با گونی 10 کیلویی و اکثرا هم در داخل کشور به فروش برسد، طبیعی است که سودآوری نداشته باشد. در حالی که اگر از صنایع بسته بندی و فرآوری خرما، بهره گرفته شود و صادرات مستقیم به خارج از کشور صورت گیرد، سودآوری آن به مراتب بیش از محصولاتی مانند لیمو و یا سایر مرکبات میباشد. خصوصا که دوره نگهداری آن بسیار طولانی است و به سادگی فاسد نمیشود. همچنین محصولات جانبی فراوانی که از خرما تولید میشود مانند شیره، حلوا، انواع شکلات و کیک خرمایی، میتواند ارزش افزوده فراوانی تولید کند.
چنانکه دیگر کشورهای تولید کننده خرما از این راه ثروت ملی زیادی را به دست میآورند. ولی متأسفانه علی رغم اینکه ایران دومین تولید کننده خرما در جهان میباشد، هفتمین صادرکننده خرما در جهان است و کمتر از 25% تولید کشور، صادر میشود. و در حالی که 180 نوع خرما در کشور تولید میشود، هیچگاه اقدام به برند سازی برای آن نشده است.
متأسفانه کسی به فکر نیست! و ظاهرا حکایت خرمای استان فارس مشابه زعفران استان خراسان است.
در پایان:
اولین بار بود که به جهرم میرفتم و حقیقتا از وضعیت فرهنگی جهرم متعجب شدم. فعالیتهای فرهنگی جهرم بسیار پر رونق و با حضور پرشور جوانان و هدایت از سوی بزرگترها انجام می شود. مردم بسیار متدین و انقلابی هستند و ظواهر شهر نیز بسیار عفیف و اسلامی است. در این مدت فکرم به این موضوع مشغول شده بود که علت چیست که به زعم تمام مهمانان یادمان، جهرم شهری خاص است.
مسلما یکی از علل آن که در گفت و گو با مردم نیز زیاد بدان اشاره میشد، حضور تاریخی اهل بیت حضرت موسی ابن جعفر علیهالسلام در این منطقه میباشد. کاروانی که از مدینه حرکت کرده بود و در مسیر خراسان، در نزدیکی شیراز با نیروهای حکومت عباسی درگیر شده و پراکنده میشوند و به جهرم و دیگر شهرهای استان فارس پناه میبرند. در این شهرها به نشر معارف شیعه میپردازند تا آنکه شهید میشوند و امروزه امامزادگان متعدد در شهر جهرم و دیگر شهرهای استان فارس، حاصل این مهاجرت است. امامزادگانی که سرآمد آنها در جهرم، حضرت فضل ابن موسی ابن جعفر علیهالسلام میباشد.
و علت دوم نیز حضور تاریخی خاندان موسوی لاری، خاندان علم و فقاهت سیاسی و بصیر در جهرم است که مسلما رشد اسلام و انقلاب در جهرم، ثمرهی زحمات این علما است. حضرت آقا در این خصوص میفرمایند: «اگر در منطقهی جهرم و لارستان، انگیزههای انقلابی و اسلامی، با آگاهی کامل در اعماق دل و جان مردم نفوذ کرده است باید ریشهی تاریخی آن را معلول مبارزات این سید بزرگوار (سید عبدالحسین موسوی لاری) دانست که نه فقط منطقه فارس بلکه کشور ما، مدیون این مبارزات است.» و همچنین میفرمایند: «بذر تربیت اسلامی و انقلابی و مبارزاتی آن مردان بزرگ، در این سرزمین پاشیده شده و رشد کرده و به ثمر نشسته است. لذا شهر جهرم در دوران اختناق، به عنوان یک شهر مبارز و مقاوم شناخته میشد. مردم این شهر فساد و فحشاء را به شهرشان راه نمیدهند.»
به نظر میرسد این دو عقبه تاریخی جهرم، با اتصال به بزرگوارانی در جهرم امروز، همچون حاج آقا دژاکام، حاج احمد ربیعی و ایوب پرندآور که با تواضع و فروتنی تمام، جوانان متدین و انقلابی جهرم را هدایت و پشتیبانی میکنند، به ثمر می نیشیند.
- ۹۴/۰۱/۱۸
اگر می خواستم در مورد جهرم و ایام فاطمیه اش مطلبی بنویسم هرگز به این زیبایی نمی شد. حقا خوب و با جزئیات دقیقی نوشته اید.
بالاخره واس ماس!