ضرورت وجود نهاد مستقل برای تهیه آمار در حوزه انرژی جمهوری اسلامی ایران
محمد نوروزی
باسمه تعالی
ضرورت برخورداری از آمار و بانک های اطلاعاتی دقیق به منظور برنامه ریزی برای نیل به اهداف مورد نظر در هر حوزه ای بر کسی پوشیده نیست و این امر در حوزه انرژی به عنوان یکی از ارکان کشورها بسیار حساس تر است. بررسی ها نشان می دهد، متاسفانه جمهوری اسلامی ایران در امر تهیه و تدوین اطلاعات در حوزه انرژی دچار ضعف های جدی است و همین امر سبب شده است که سیاستگذاران، نه تنها در مرحله برنامهریزی برای اینده دچار ابهام و مشکل شوند بلکه توانمندی کافی برای توصیف وضعیت موجود را نیز از دست بدهند.
یکی از مهم ترین منابع آماری در حوزه انرژی «ترازنامه انرژی» است که از سال 1366 و زیر نظر وزارت نیرو تهیه می شود. وزارت نیرو مدعی است با توجه به قدمت، توانمندی، تکلیف قانونی، گستره فعالیت و ارتباطات فراوان با نهادها و سازمانهای داخلی و خارجی اطلاعاتی دقیق در حوزههای مختلف انرژی تولید می کند و آمارهای ارائه شده در قالب ترازنامه انرژی، قابل اعتماد و اتکاست. از سوی دیگر، از سال 1384 ترازنامه دیگری در حوزه نفت و گاز و برخی دیگر از منابع انرژی نظیر برق توسط وزارت نفت و با عنوان «ترازنامه هیدروکربوری» تهیه میشود. شاید پذیرش این نکته کمی دشوار باشد که آمار و اطلاعات ارائه شده توسط این دو ترازنامه در برخی از سالها دارای اختلافات فاحش است.
مقایسه برخی از آمارهای منتشره در این دو ترازنامه که توسط دو مجموعه مطرح در کشور (وزارتخانههای نفت و نیرو) تهیه میشوند، خالی از لطف نیست:
الف) ترازنامه هیدورکربوری 1385، رقم کل مصرف انرژی کشور را 1033 میلیون بشکه معادل نفت خام عنوان کرده است در حالی که ترازنامه انرژی، همین شاخص را برابر 934 میلبون بشکه معادل نفت خام دانسته است که اختلافی حدود 10 درصد (100 میلیون بشکه) را داراست!
ب) ترازنامه هیدروکربوری 1385، تولید انرژی اولیه را برابر 2694 میلیون بشکه معادل نفت خام میداند در حالی که ترازنامه انرژی همین مورد را برابر 2327 میلیون بشکه معادل نفت خام اعلام کرده است که به معنی اختلاف حدود 15 درصد (370 میلیون بشکه) است.
حال سوال این است که با وجود چنین آمارهایی که قابلیت اعتماد چندانی ندارند، چگونه میتوان به برنامهریزی دقیق برای آینده پرداخت؟
ناگفته نماند این اختلافات در برخی سالها بسیار کمتر است به عنوان مثال ترازنامه انرژی و ترازنامه هیدروکربوری 1387 انطباق فراوانی با یکدیگر دارند، ولی در هر صورت، وجود اختلاف، نشان از ضعف جدی نظام آمار و اطلاعات در حوزه انرژی دارد.
نکته دیگر آن است که آمارهای بینالمللی در حوزه نفت و گاز نیز عموما بر مبنای خود اظهاری کشورها و البته با توجه به ملاحظات سیاسی گوناگون اعم از حفظ جایگاه جهانی، کسب سهمیه بیشتر و ... تهیه میشود لذا این آمارها نیز چندان قابل اعتماد نیست. آمار شرکت بی پی (BP) نشان میدهد که میزان تولید نفت خام ایران حتی در سال های 2012 و 2013 نیز بیش از سه و نیم میلیون بشکه بوده است که با توجه به تحریم های تحمیل شده در صنعت نفت طی سالهای اخیر، این میزان محل تردید است هر چند که از سال 2013 تا 2011، طبق آمار همین شرکت، میزان تولید نفت خام ایران بیش از 4 میلیون بشکه بوده است ولی در حال حاضر، کاهش نیم میلیون بشکهای چندان مورد قبول نیست!
با توجه به مطالب بیان شده می توان گفت، امر سیاستگذاری در حوزه انرژی، مستلزم بهره گیری از اطلاعات و آمار دقیق است و بی شک فقر و ضعف موجود در اطلاعات در حال حاضر، نمی تواند پاسخگوی نیاز مبرم به این حوزه باشد، از سوی دیگر چون تولید آمار همواره محل مجادله و منازعه است لذا وجود نهادی مستقل برای تولید آمار در حوزه انرژی، بسیار ضروری است.
پی نوشت:
پیش از این مطلبی درباره اهمیت نهادهای گزارش دهنده اطلاعات در حوزه انرژی با عنوان «پیش بینی به معنای جهت دهی: رویکردی برای شکل دهی آینده صنعت نفت و گاز»، در وب سایت مدیریت قراردادها منتشر شده بود که در لینک زیر قابل دریافت است:
- ۹۳/۱۰/۰۶
آقا محمد مشکل ریشه ای تر از این حرفهاست.
یادم می آید که وزیر آموزش و پرورش در مراسم تودیع و انتقال به وزیر جدید چند توصیه کرد...یکی از آنها این بود که می گفت من در زمان وزارت خودم آمار دقیقی از مدارس و دانش آموزان نداشتم! شما پیگیر باش.(نقل به مضمون)