باران اندیشه ها

چترها را ببندیم اینجا همه لذت اش در خیس شدن خلاصه شده است

باران اندیشه ها

چترها را ببندیم اینجا همه لذت اش در خیس شدن خلاصه شده است

جریان شناسی روحانیت مبارز معاصر

باران اندیشه ها | يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۵۴ ق.ظ | ۰ نظر

سیدجواد حسینی [1]

باسمه تعالی

اشاره:

روحانیت شیعه یک جریان عمیق فکری است که قدمتی به طول تاریخ تشیع دارد. این جریان فکری در طول تاریخ زندگی جوامع و حکومت های شیعی یا متمایل به تشیع، بروز و ظهور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیار داشته است که پرداختن به این دولت ها و حکومت ها خارج از حوصله ی این وجیزه است. اما جریان روحانیت شیعه تلاش کرده تا در موقعیت های مختلف ساختار و مختصات تفکر خود را پیاده سازد. این اجرا و پیاده سازی تفکر سیاسی تشیع فراز و فرودها، تحولات و تطورات مختلف داشته است اما یک خط مستقیم و مشخص را طی کرده است و آن اینکه هر حکومتی غیر از حکومت امام معصوم علیه السلام چه در زمان غیبت و چه در زمان حضور؛ حکومت جور و طاغوت است مگر حکومتی که جانشینان امام عصر علیه السلام متولی آن باشند یا مأذون از جانشنین امام عصر علیه السلام باشد. بر همین مبنا شاه طهماسب صفوی خود را قائم مقام محقق کرکی فقیه بزرگ عصر صفوی می دانست و فتحعلی شاه قاجار نیز تلاش می کرد تا نظر مساعد شیخ جعفر کاشف الغطاء را جلب کند.

به نظر می رسد تحولات درونی تفکر روحانیت تشیع، انباشت تجربه ی سیاسی روحانیت مبارز معاصر و همچنین تحولات سیاسی – اجتماعی جامعه ایران در دوران معاصر باعث شده تا این جریان از پختگی و قوام بیشتری در امر مبارزه و مجاهده برخوردار شود. در این یادداشت به جریانشناسی روحانیت مبارز معاصر در جامعه و تاریخ ایران می پردازیم.

1. تحول درونی روحانیت مبارز

در بافت اندیشه سیاسی شیعه و ساختار فقهی این جریان فکری؛ به نوعی ضدیت و طغیان علیه حکومت جور در زمان حضور امام معصوم و همچنین در دوران غیبت امام معصوم جزو بنیادی ترین مختصات تفکر سیاسی شیعه بوده است. از این رو در زمان حضور امام معصوم در اندیشه ی سیاسی شیعه رجوع به حکومت و ولایت غیر از حکومت و ولایت معصومین علیهم السلام‌ حرام و در حد شرک بالله بیان شده است. این رویکرد در دوران غیبت امام عصر علیه السلام نیز ادامه پیدا کرد. در تفکر شیعه تشکیل هر نوع حکومتی یا از سوی جانشینان امام معصوم علیه السلام و یا منوط به کسب اجازه از جانشین امام عصر که فقیه جامع الشرایط است شده است.

اما در اندیشه ی سیاسی شیعه ـ به دلیل مسلط بودن پارادایم تفکر سیاسی اهل سنت ـ تا برآمدن جریان تفکر اصولی در روحانیت تشیع؛ موضوع حکومت اسلامی و شرایط حاکم اسلامی از منظر تفکر سیاسی شیعه به صورت مجمل بیان می شده است. به عبارت دیگر در دوران جریان روحانیت اخباری، در جای جای فقه شیعه ‌مسأله ی حکومت اسلامی و حاکم شرع وجود داشته اما تنها این مسأله تنها مرجعی مجمل بود که در ابواب مختلف فقهی به آن ارجاع داده می شد اما هیچگاه خود این حکومت اسلامی و حاکم اسلامی به صورت تفصیلی بحث و بررسی نمی شد. این رویکرد ناشی از دیدگاه انقباضی اخباریون در استنباط از روایات بود به همین دلیل هیچگاه اجمال بحث حکومت اسلامی تبدیل به تفصیل نمی شد. اما با روی کار آمدن تفکر اصولی توسط آیت الله وحید بهبهانی عملا این اجمال در مورد حکومت اسلامی تبدیل به تفصیل شد و به تدریج فقها تلاش کردند شرایط حاکم در دوران غیبت و حکومت اسلامی را به عنوان یک امر کلی اصیل مورد بررسی و مداقه قرار دهند. این عبور از اجمال به تفصیل در امر حکومت اسلامی مقدمه ی ورود روحانیت به مسائل سیاسی ـ اجتماعی جامعه بود. این بدین معنا نیست که در دوران قبل از اصولیون روحانیت در امر حکومت حضور نداشت یا وابستگی به حکومت های غیر مشروع داشتند؛ بلکه منظور این است که رویکرد اصولی ویژگی هایی داشت که آنان را نسبت به تحولات سیاسی – اجتماعی جامعه حساس ترمی کرد.

تحول تفکر سیاسی شیعه از اخباری به اصولی باعث شد تا جریان روحانیت شیعه نسبت به تصمیم سازی و تصمیم سازی کلان در جامعه شیعی حساس باشند. چراکه اساس تفکر اصولی این ویژگی را داشت که حضور خود را در حوزه های مختلف حداکثری و فعالانه نماید. تفکر اصولی نسبت به تفکر اخباری فعالانه تر، مسئولانه تر، پویاتر و اجتماعی تر بود. به عبارت دیگر تفکر اصولی منتظر این نبود که مسائل سیاسی ـ اجتماعی به وی عرضه شود، بلکه خود جریان ساز شد. این تحول باعث شد تا تفکر روحانیت شیعه از حالت انفعالی خارج شده و رویکردی فعلاه به خود بیگرد. اتخاذ رویکرد فعالانه خود زمینه ساز امر مبارزه و مجاهده میشد. چراکه مبارزه و مجاهده با هدف حذف مسائل انحرافی از جامعه و ترویج ارزش های اسلامی صورت می پذیرد. لذا در همین دوران شاهد آن هستیم که بسیاری از شاگردان آیت الله وحید بهبهانی با استنباط از قاعده ی نفی سبیل، لباس رزم پوشیده و در عراق مقابل استعمار انگلیس ایستادند. علمایی نظیر سید محمد مجاهد، حضوری فعال در عرصه ی مجاهدت و مبارزه با استعمار داشتند.

2. شکل گیری نهاد مرجعیت

با تقویت تفکر اصولی، جریان روحانیت، نهاد مرجعیت را در ساختار تفکر فقهی شیعه بازسازی کرد. این تفکر در حقیقت این هدف را دنبال می کرد که بر اساس بافت اندیشه ی سیاسی تشیع نهادی که مرجعیت علمی را بر عهده دارد مرجعیت سیاسی را نیز داراست. لذا مرجعیت باید در جریان سیاست و اجتماع فعال بوده و نهادی تعیین کننده باشد.

به عبارت دیگر فقیه اعلم هر عصر به دلیل نیابت از امام عصر علیه السلام در شأن علمی، عهده دار شؤون دیگر نظیر قضاوت و زعامت سیاسی نیز خواهد بود. هر چند در محدوده ی اعمال این اختیار مانند هر موضوع فقهی دیگر تفاوت در اجتهاد وجود داشت اما این مسأله که نهاد مرجعیت قدرتی سیاسی – اجتماعی در جوامع شیعی است اصلی پذیرفته شده بود.  از شاگردان آیت الله وحید بهبهانی، آنانی که به مقام مرجعیت رسیدند حضوری فعال در عرصه ی سیاست داشتند. شیخ انصاری؛ معروف به شیخ اعظم،‌ صاحب جواهر، آیت الله میرزای شیرازی؛ معروف به میرزای بزرگ، آیت الله آخوند خراسانی، آیت الله نائینی، آیت الله بروجردی همگی بزرگانی بودند که وقتی به مقام مرجعیت رسیدند، نسبت به تحولات سیاسی ـ اجتماعی جامعه معاصرخود حساس بوده و حضوری فعالانه در عرصه ی سیاست و اجتماع داشتند.

3. بسترسازی علمی و فرهنگی

روحانیت شیعه برای مبارزه در دوران معاصر تنها به مجاهدت سیاسی نپرداخت بلکه تلاش کرد تا زمینه های علمی و فرهنگی مجاهدت و مبارزه را نیز فراهم آورد. مکتب علمی که میرزای بزرگ شیرازی در سامرا تشکیل داد بزرگانی نظیر: آیت الله سید حسین طباطبائی قمی، میرزا رضا همدانی، محمدتقی شیرازی، شیخ حاج عبدالکریم حائری یزدی، شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، میرزا عبدالحسین لاری و سید ابوالحسن اصفهانی از آن تربیت شدند اما شیخ عبدالکریم حائری یزدی میراث علمی و فکری میرزای بزرگ را با تأسیس حوزه علمیه قم، به ایران و قم منتقل ساخت. شیخ عبدالکریم حائری یزدی حوزه علمیه قم را در ایران شیعی بنیان نهاد و آن را با سیاستی دقیق و زیرکانه در زمان رضاخان میرپنج حفظ کرد. دورانی که برچیدن بساط حوزه های علمیه از اهداف جدی حکومت پهلوی برای مدرنیزاسیون جامعه ی ایران بود. این هدف مهم توسط آیت الله سید حسین بروجردی پی گرفته شد و در شهرهای بزرگ و کوچک ایران و همچنین فراتر از مرزهای ایران، حوزه های علمیه و نهادهای و مؤسسات علمی برخاسته از تفکر شیعی رشد و نمو یافتند. این بستر علمی و فرهنگی شبکه ی گسترده ای را برای فعالیت سیاسی و مبارزاتی روحانیت شیعه فراهم می ساخت. چراکه فعالیت، مجاهدت و مبارزه یک عمل جمعی بود و بدون داشتن همفکر و هم عقیده راه به جایی نمی برد. آیت الله بروجردی نیز رویه ی مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی را ادامه داد و تلاش کرد با گسترده تر کردن بستر تربیت شاگردان و روحانیون بدنه ی روحانیت شیعه را تقویت کند. خیل عظیم شاگردان امام خمینی (ره) که بعدها تبدیل به شبکه روحانیت مبارز برای فعالیت سیاسی و مبارزاتی شدند یا مستقیما شاگرد آیت الله بروجردی بودند و یا اینکه در بستری که آیت الله بروجردی فراهم آورده بود، رشد کردند. آیات عظامی نظیر آیت الله مشکینی، آیت الله شهید مطهری، ‌آیت الله شهید بهشتی، آیت الله منتظری، آیت الله مهدوی کنی، آیت الله شهید باهنر، آیت الله خامنه ای، همه از شاگردان مبرز آیت الله بروجردی و امام خمینی (ره) بودند که بعدها و در طلیعه ی انقلاب نهاد جامعه ی روحانیت مبارز را تشکیل دادند. این بازسازی و همچنین بهره برداری از بستر علمی و فرهنگی جریان روحانیت شیعه، زمینه را برای انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57 فراهم ساخت.

4. انباشت تجربه ی سیاسی روحانیت شیعه

در کنار فعالیت های علمی و فرهنگی روحانیت شیعه معاصر که خود شعبه ای مهم از مجاهدت و مبارزه بود، جریان دیگری از روحانیت بودند که معتقد به مبارزه ی سیاسی بودند. افرادی نظیر شیخ فضل الله نوری، سید حسن مدرس، میرزا عبدالحسین لاری، شهید نواب صفوی، آیت الله کاشانی؛ عمل و رفتار سیاسی آنان بیشتر در دوران معاصر ماندگار شده است.

نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، ظهور رضاخان، ملی شدن صنعت نفت، قیام 15 خرداد و بالاخره انقلاب اسلامی ایران حوادث و تحولات سیاسی بودند که باعث انباشت تجربه ی سیاسی روحانیت شیعه در امر مبارزه شد.

 نهضت تنباکو اولین بروز و ظهور قدرت روحانیت مبارز در عرصه ی سیاست بود. میرزای بزرگ تنها با یک فتوا اوضاع کشور را متغیر ساخت. این اقدام میرزای بزرگ قدرت روحانیت را به رخ استبداد داخلی و استعمار خارجی کشید. در جریان نهضت مشروطه نیز حضور جدی و فعالانه ی آیت الله سید محمد طباطبایی، آیت الله سید عبدالله بهبهانی و آیت الله شیخ فضل الله نوری به همراه حمایت های آیت الله آخوند خراسانی، آیت الله نائینی و آیت الله عبدالله مازندرانی از نجف اشرف؛ در ابتدای کار باعث دلگرم شدن جریان ورحانیت از نهضت مشروطه شد اما طولی نکشید که انحراف مشروطه از آرمان های اولیه و اعدام شیخ فضل الله نوری، در قامت مجتهد طراز اول تهران و شاگرد و نماینده ی میرزای بزرگ، باعث دلسرد شدن جریان روحانیت نسبت به تحولات سیاسی ـ اجتماعی جامعه شد. فاصله روحانیت از مشروطه و قبضه شدن آن توسط روشنفکران غرب زده، باعث ظهور دیکتاتوری به نام رضاخان میر پنج شد. در دوره ی رضاخان، بیشتر تلاش روحانیت صرف حفظ حداقلی خود جریان روحانیت شد، یعنی تلاش حداکثری برای بقای حداقلی. با سقوط رضاخان فضای بهتری برای فعالیت مجدد روحانیت پدیدار شد. که ملی شدن صنعت نفت اوج این فعالیت و مبارزه بود. ملی شدن صنعت نفت در حقیقت برجسته شدن عمق حضور و مبارزه ی جریان روحانیت مبارز در عرصه ی سیاسی اجتماعی جامعه ی ایران در مقابله با استعمار است. در جریان ملی شدن صنعت نفت طیف فدائیان اسلام حضوری گسترده و فعلانه دارد. حضوری که چندان به مذاق تفکر سنتی حوزه خوش نمی آید و منجر به شکاف بین این دو طیف فکری می شود. اما این شکاف در جریان مبارزات انقلاب اسلامی ایران پر شده و ترمیم می یابد.

اشتباهات در نهضت مشروطه و شهادت شیخ فضل الله نوری، انحراف در آرمان های مشروطه و ظهور رضاخان،‌ تسلط روشنفکران وابسته بر عرصه ی سیاست، نافرجام ماندن نهضت ملی شدن صنعت نفت و آرمان های زودرس جمعیت فدائیان اسلام و شهادت شهید نواب صفوی باعث شد تا جریان روحانیت مبارز در دوران معاصر تجربه حضور خود در عرصه ی سیاست را تحلیل و بازبینی کند. در این بازبینی جریان روحانیت دو دسته شدند. دسته ای که سرخورده از فعالیت سیاسی به انزوا گرویدند و دسته ای که تلاش کردند با آسیب شناسی مبارزات روحانیت مبارز در دو قرن اخیر، تفکر مبارزه ی سیاسی روحانیت را ترمیم کند. نحله ی دوم که بیشتر نزدیک به تفکر مبارزه صریح سیاسی بود، از افراد باقی مانده ی جریان فدائیان اسلام و طیف مذهبی جریان ملی شدن صنعت نفت؛ در نهادهایی نظیر جامعه مدرسین حوزه ی علمیه قم، جامعه روحانیت مبارز، طیف شاگردان امام خمینی (ره) که در آن زمان معروف به حاج آقا روح الله خمینی بود خود را بازسازی کردند.

5.امام (ره) و ارتقای مبارزه ی روحانیت

امام خمینی (ره) فردی بود که توانست نحله ها، جریان ها،‌ طیف ها و افراد مختلف روحانیت شیعه را در یک نقطه جمع کند. امام (ره) هم مرجع بود که نهادی سنتی در جریان روحانیت معاصر محسوب می شد و هم تفکر مبارزه را قبول داشت و باعث دلگرمی طیف جوانان جریان روحانیت عرصه ی مبارزه و مجاهده می شد. هم سیاستمدار بود که ادامه ی دهنده ی شیخ فضل الله نوری، مدرس و کاشانی باشد و هم فقیه و مجتهد بود که ادامه دهنده ی حاج عبدالکریم حائری یزدی و آیت الله بروجردی باشد. اما علاوه بر این نکته، امام خمینی (ره) با طرح دوباره ی نظریه ولایت فقیه به عنوان مدل حکومت اسلامی در نجف اشرف، جریان مبارزه ی روحانیت را ارتقا داد. امام (ره) مانند بسیاری از مبرزین جریان تفکر اصولی روحانیت شیعه معتقد به ولایت فقیه بود. بزرگانی نظیر شیخ جعفر کاشف الغطاء، مرحوم نراقی، مرحوم مامقانی، صاحب جواهر، شیخ اعظم، آخوند خراسانی، میرزای بزرگ، علامه نایینی، میرزا عبدالحسین لاری، آیت الله بروجردی، شهید شیخ فضل الله نوری و ...  اما آنچه که باعث تمایز امام (ره) از بزرگان دیگر معتقد به ولایت فقیه می شد، نگرش اجتهادی حضرت امام (ره) بود. امام (ره) مبارزه و مجاهده را با هدف حکومت اسلامی تنظیم ساخت و طرح حکومت اسلامی را پی ریزی کردند و از طرف دیگر برای تشکیل حکومت نیز قیام کردند. بزرگان دیگر به دلیل عدم وجود شرایط، تکلیف تشکیل حکومت را از گردن خود ساقط می دانستند اما امام (ره) از باب ذی المقدمه واجب، تلاش برای بستر سازی حکومت را نیز واجب می دانست و برای تدارک آن قیام کرد. امام (ره) شاگردان و هم فکران زیادی تربیت و از بستر علمی و فرهنگی شبکه ی روحانیت مبارز استفاده کرد. به این ترتیب امام (ره) با طرح هدف حکومت اسلامی مبارزه جریان روحانیت مبارز را هدف گذاری کرد و نیروهای پراکنده را جمع کرد  و آن را تبدیل به نقطه ی کانونی کرد که ثمره ی آن انقلاب اسلامی 57 بود.

جمع بندی:

روحانیت شیعه در طول تاریخ به عنوان یک نیروی فعال در جوامع شیعی حضور داشته است. اما با تحول درونی تفکر اخباری روحانیت شیعه به تفکر اصولی زمینه ی حضور مسئولانه تر، فعالانه تر و حساس تر این جریان را در عرصه ی سیاست و اجتماع فراهم شد. به دنبال این تحول بازسازی نهاد مرجعیت در روحانیت و تحولات سیاسی ـ اجتماعی جامعه ی ایران در دوران معاصر باعث شد تا روحانیت انباشت تجربه ای بیشتری در عرصه ی مبارزه و فعالیت سیاسی به دست آورد. این تجربه به همراه طرح نظریه حکومت اسلامی و اقدام حضرت امام (ره) برای تشکیل آن، باعث جهت دهی و هدف دهی به جریان مبارزه ی روحانیت در دوران معاصر شد که ثمره ی آن در انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57 مشهود شد.



  1. پژوهشگر و مدرس دانشگاه
  • باران اندیشه ها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی